هضم کردن (فَ دَ بَ تَ) تحلیل بردن غذا. (ناظم الاطباء). گذرانیدن و گواریدن و گواردن. (یادداشت به خط مؤلف) : شراب مست کننده طعام را هضم کند. (نوروزنامۀ خیام) ادامه... تحلیل بردن غذا. (ناظم الاطباء). گذرانیدن و گواریدن و گواردن. (یادداشت به خط مؤلف) : شراب مست کننده طعام را هضم کند. (نوروزنامۀ خیام) لغت نامه دهخدا